سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۶۵ - خراسبان

دلبر خراسبان گفتا که وقتم هست تنگ

مزد کار از من گرفت و ماند دستش زیر سنگ

دلبر خراسبان باشد نگار تیز چنگ

در دکانش دوش رفتم ماند دستش زیر سنگ