لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۸۱ - به شاهد لغت سر، به معنی شرابی که از برنج کنند
لفت بخورد و کرم درد گرفتم شکم
سر بکشیدم دودم مست شدم ناگهان