فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۲

نوروز شد و شکفت گلزار هوس

گفتن به تو ای معلّم هرزه نفس

بر نوگل من جفا و بیرحمی بس

گل را به قفس نگه نمی‌دارد کس