فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

ای شعله ز دست خوی بیدادگرت

می‌سوزم و هیچ نیست از من خبرت

گفتی که چو پروانه چه گردی گردم

می‌گردم قربان سرت گرد سرت