فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸

چارة ما بیدلان در دفع سودا آتش است

آنچه آبی می‌زند بر آتش ما آتش است

نوش و نیش هر دو عالم یک حقیقت بیش نیست

آنچه موسی را چراغ خانه ما را آتش است

بر خلیل آتش گلستانست و بر ما دود دل

آتش او آتش است و آتش ما آتش است

سوختند از حسرت شمشیر او لب‌تشنگان

می‌نماید در نظرها آب اما آتش است

مستی دنیا خمار طرفه‌ای دارد ز پس

عیش‌ها فیّاض امروز آب و فردا آتش است