نظام قاری » دیوان البسه » غزلیات » شمارهٔ ۹۵ - و من بدایع خیالاته

به گرما جبّه پوشیدن چه حاصل

به بالاپوش کوشیدن چه حاصل

ز بهر پوشش و بخشش بود رخت

درون بغچه پوسیدن چه حاصل

لباس عاریت بر کندن از خلق

میان جمع پوشیدن چه حاصل

زبهرت کس نخواهد رخت تشریف

بماتم جامه ببریدن چه حاصل

چو تن باشد برهنه کیسه خالی

بهای جامه پرسیدن چه حاصل

بهای نرمدستی چون نداری

براو این دست مالیدن چه حاصل

زکمخا در نظر داری گلستان

به طرف باغ گل چیدن چه حاصل

به بازار مزاد رخت قاری

به هرسو هرزه گردیدن چه حاصل