صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

گفتی مکن اینقدر صفائی زاری

باری چه رسیدت که چنین می باری

پائی به سرم سپار و دستی به دلم

تا برمنت از دیده شود خون جاری