خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۵۱

چون سوز غم تو از جهان برخیزد

از هستی ما نام و نشان برخیزد

برخاک سر کوی تو رفتیم بباد

تا خود چه غبار ازین میان برخیزد