خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۲

گفتم قمرت گفت بچشمش گردی

گفتم شکرت گفت بچشمم خردی

گفتم بازا گفت که باز آوردی

گفتم مردم گفت کنون جان بردی