خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۵

در راه مراغه با گروهی مردم

کردم دل خسته بر در زنگان گُم

گفتم برخیزم از سر ملک عراق

کاشان همه گفتند بیکبار که قم