خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۲۱۶

یک چند مقیم کُنج میخانه شدیم

یکچند بزهد و توبه افسانه شدیم

تا دست دل اندر سر زلف تو زدیم

از پای در آمدیم و دیوانه شدیم