خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۱

شب نیست که آهم بفلک برنرود

وز گریه من چشم زمین تر نرود

گفتم که ز سر برون کنم شور تو لیک

تا سر نرود شور تو از سر نرود