خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۳۹

از رخ چو بتم زلف معنبر برداشت

یعنی ز سمن بنفشه ی تر برداشت

جز عارض چون صبح جهان افروزش

یک روز ندیدم که دو شب در برداشت