خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

بی روی تو دل ز مهر و ماهم بگرفت

جان نعره زنان دامن آهم بگرفت

گفتم که ز کویت بجفا برگردم

خون جگرم برفت و راهم بگرفت