واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

ز خوی تند، همان تندخو بجان آید

که هم ز تندی خود سیل در فغان آید

همان قدر که ستم میکنی، ستم بینی

بقدر زور کمان، زور بر کمان آید

ز چنگ خجلت مظلوم، چون رهد ظالم؟

اگر نه پای مکافات در میان آید؟!

ز بس کشیده ام از حرف تند، خجلت ها

ترم از مصرع تندی که بر زبان آید!

چنان کناره نکردیم از جهان واعظ

که حرف عزلت ما نیز در میان آید!