نه عدم بود و نی وجود اینجا
صورت وهم مینمود اینجا
عکس شخصی فتاد در مسکن
نیک جستیم کس نبود اینجا
حسن ما کرد جلوهای بر ما
عشق ما دل ز ما ربود اینجا
آن که بی نطق و سمع میگویند
هست در گفت و در شنود اینجا
وآن که نادیدنیش می دانند
هست در معرض شهود اینجا
بوالبشر را قوا ملایکهاند
جزو کل راست در سجود اینجا
کرد انانیت از سجود اِبا
هستِ ابلیس هست و بود اینجا
نزد تو جبرئیل وحی آورد
عقل برقع ز رخ گشود اینجا
مردم چشم عالم انسان است
شخص عالم به ما نمود اینجا
دید حسن و جمال آن جا را
در بصر هر که کحل سود اینجا
نسیهها نزد ما همه نقد است
دیر ما جمله هست زود اینجا
جام گیتینما «نظیری» یافت
زنگ از آیینه چون زدود اینجا