مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۲۰

ای کرده پر از خاک جفا مفرش دل

وی داده به باد عیش‌های خَوش دل

می‌ترسم از آن دعا که در وقت سحر

من باشم و آب دیده و آتش دل