مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۱

چشم ارتن خویش غرقه در خون بیند

به زانکه یکی موی تو وارون بیند

خون ریختی ار چشم تو گریان دیدی

خون از تن آن ریخته خون چون بیند