مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۳

از حسرت چهره ایکه باغ دلم است

از باغ و بهار و گل فراغ دلم است

از بهر رخ دوست به باغ آمدمی

چون بی رخ اوست باغ داغ دلم است