مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

دل دوش ز سهم تیر آن نرگس مست

شد در خم آن زلف چو زنجیر و نشست

مژگان تو تیز گشت و با زلفت گفت

کآنجا که زره‌گر است پیکان‌گر هست