کافر عشقم و سودای بتان دین منست
خاک بتخانه شدن شیوه و آیین منست
اثر نعل سم رخش تو و پای سگت
در شب تیره هجران مه و پروین منست
چون ز میخانه برون آیم و هشیار شوم
چرخ از وسوسه عقل چو در کین منست
بلبل لال مگو فصل دی از فرقت گل
دور از روی تو مرغ دل غمگین منست
خسته عاشق دیوانه رسوایی قتل
این صفتها که نمودی پی تعیین منست
سجده پیر مغان پیش بت و جام صبوح
در مقامات طریقت همه تلقین منست
رست فانی ز خود و رفت به صحرای فنا
اینکه میبینمش از دیده خودبین منست