امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴ - مخترع

تو خوب و خلق تو خوب و تکلمت هم خوب

نبرده چون تو بخوبی کسی به عالم خوب

به حسن به ز پری آدمی گری برتر

نگشته مثل تو پیدا ز نسل آدم خوب

کشی بخوبی و جانبخشی از سخن که چو تو

نبوده الله الله مسیح مریم خوب

به دل محبت تو بیشتر شود هر دم

که بیشتر بنمایی به چشم هر دم خوب

انیس و همدم اگر هست خوب خوبتر است

که در جهان به کس افتد انیس و همدم خوب

به عالم آمده خوبان بسی و لیک چو تو

نبوده بر همه خوبان کسی مسلم خوب

ز خیل و مجمع خوبان به فانی بیدل

وفا و مهر بود خوب و ظلم و کین هم خوب