نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶

دهر خرم از چه از عید کیان

عید خرم از چه از شاه جهان

نو بهاری دلگشا و جانفزا

شهریاری کام بخش و کامران

هر کجا ذکرش سماع اندر سماع

هر کجا شکرش زبان اندر زبان

خاک خوشتر بی ثنایش در دهان

چاک بهتر بی دعایش هر زبان

عشق در عقلش چو شیر اندر شکر

عزم در حزمش چو تیر اندر کمان

هر کجا خشمش بر انگیزد سمند

قدرت و عفو، این رکابست، آن عنان

هر کجا جودش در اندازد صلا

فضل و عدل این رهبر است، آن پاسبان

دولت او را سعادت همنشین

مدت او را نهایت بی نشان