آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

آذر که مدام شکوه از خوی تو داشت

جان داد و ز جان شوق سری تو داشت

غافل مشو از زیارتش، کآن مسکین

میمرد و بدل آرزوی روی تو داشت!