اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰

نیست آئین وفا در شهر ما

من بر آنم خود که در عالم نماند

غمگسار از من بسی غمگین تر است

در جهان گوئی دلی خرم نماند