مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۳

یارم سخن عشوه نهاد اندر بار

غم تاختن آورد ز من برد قرار

دل چون غم او دید ز جان شد بیزار

خه ای دل و زه ای غم و احسنت ای یار