طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

نگارینا دل پر درد من بین

دل پر درد غم پرورد من بین

سوارا در پیت افتاده گردم

نگاهی از قفا کن گرد من بین

ره آوردم بجز دست تهی نیست

کرم فرما و راه آورد من بین

مرا در گوشه غم فرد بنگر

نگارینا رقیبان گرد من بین

طبیب از درد هجرانش نمردم

بیا حال دل بی درد من بین