جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۲

کردیم بسی جام لبالب خالی

تا بو که نهیم لب بر آن لب حالی

ترسنده از آن شدم که ناگاه ز جان

بی وصل لبت کنیم قالب خالی