جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱

جانا به کمال حسن مغرور مشو

وز راه وفا و مردمی دور مشو

ای دل چو طبیب ما ندارد رحمی

از درد فراق دوست رنجور مشو