جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۶

وقتست که بر سرم کنی باران گل

زیرا که ز باغ رو کند پنهان گل

آمد به جهان باغ تا عیش کند

کوتاهی عمر دید و شد گریان گل