جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۹

بیچاره دلم زبون گردون باشد

دایم ز غم زمانه پر خون باشد

روز و شب از اندوه فلک می گرید

تا عاقبت کار جهان چون باشد