عشق را آغاز و انجامیش هست
هرچه میبینی سرانجامیش هست
هر زمان نقشی برآرد روزگار
تا نپنداری که آرامیش هست
نام نیکو ماند از ما یادگار
نیک بخت آن کاو نکونامیش هست
هدهد بیچاره مینالد مدام
از سبا گویی که پیغامیش هست
زینهار ای مرغ دل هشیار باش
کانکه دارد دانهای دامیش هست
گوش کن نیکو که از وی بشنوی
کوکو آنکس کز جهان کامیش هست
شادمان آنکس که او را در جهان
گوشهٔ باغ و لب جامیش هست
پخته باشد جان آن کس کاو مدام
در میان مجلس ار خامیش هست