فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۹

آن عهد که بسته شد میان من و دوست

بشکسته شد از فتنه اهریمن و دوست

دانستم از اول که در این کار آخر

انگشت نما شوم بر دشمن و دوست