سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۷

تا پای تو سر، سر تو تا پا نشود

از رشتهٔ کار تو گره وانشود

نفست گوید فنا شدم حق گشتم

باور نکنی که خر مسیحا نشود