عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶ - در سخای ممدوح گوید

با سرشگ سخای او کس را

ننماید بزرگ رود فرب

یاد کرد از لطیف طبعش بحر

گشت پر در و عنبر اشهب

باگران حلمش آشنا شد کوه

شد مکان عقیق و کان ذهب