پوشیده نماند بر ارباب صورت و معنی که این بنده کم بضاعت اهلی شیرازی روزی برسم خدمت در صحبت صاحبدلان بود یکی از جمله آن قوم گنجفه یی در کمال تکلف ترتیب داده بود همانا میخواست که تحفه مجلس یکی از پادشاه زادگان عصر نماید گفت این گنجفه محض صورتیست کاش با او چیزی ضم شدی تا بکمال صورت و معنی آراسته گشتی حضار مجلس گفتند که این چون تواند بود؟ گفت اشعار مناسب پیدا باید کرد که بحواشی این گنجفه ها بنویسند تا صورت و معنی آراسته گردد عزیزان گفتند این مقدار اشعار مناسب این حال مشکل که پیدا شود مگر کسی عمدا بیتی چند مناسب بگوید، همگی روی باینجانب کردند و گفتند اینمعنی از طبع نقاد تو صورت می پذیرد این بنده نتوانست رد سخن بزرگان کردن، قبول این خدمت کردم و برای هر قطعه گنجفه یکرباعی گفتم طرب انگیز محبت آمیز تا عزیزان از خواندن آن بنقد خوشوقت شوند، و چنان گفته شد که در هر قطعه که صورتی لازم است در بیت اول رباعی لفظ صورت درج کرده و در بیت ثانی رباعی نام پادشاه آن جنس بنوعی دلپذیر درآورد و نام وزیر آن جنس هم بوجهی احسن بازنمود و چنان کرد که اگر در مجلس بعضی عزیزان را میل گنجفه بازی باشد و گنجفه یافت نشود هر رباعی را در قطعه کاغذ بنویسند و بطریق گنجفه قسمت کنند احتیاج بگنجفه نباشد زیرا که نام صورت و پادشاه و وزیر هر جنس در رباعی درآمده باعدد اجناس « و این اسامی در رباعیات بسرخی از آن رقم شده تا نمایان باشد » امید که مقبول طبع صاحبدلان گرد والله اعلم بالصواب.