اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۶

آنرا که اجل شکست پیمانه عمر

وز جور اجل برون شد از خانه عمر

گوید بزبان حال اگر فهم کنی

کای رند نماز کن بشکرانه عمر