اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۲

عشقت که زغم رشته جانم گسلد

هرگز نفسی بحال خویشم نهلد

هر چند که سر بسر جهان خار غمست

خاری ندمد که در دل من نخلد