سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۱

گه منع کنندم ز غم مشتاقی

گه طعنه زنندم ز شراب و ساقی

القصه دل سوخته ام نیست دمی

آسوده چو سنگ آتش از چخماقی