سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۵
گفتی که نخواهیم تو را گر بت چینی
ظنم نه چنان بود که با ما تو چنینی
بر آتش تیزم بنشانی بنشینم
بر دیدهٔ خویشت بنشانم ننشینی
ای بس که بجویی تو مرا باز نیابی
[...]
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۹ - در توحید و مناجات ومنقبت پیغمبر «ص» و امیرالمؤمنین «ع» و مدح منتجب الدین حسین بن ابوسعد ورامینی «ره» گوید
پنداشتم ای مهتر من سایه دینی
نه نه که نه ای سایه دین مایه کینی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴۱
گیرم که نبینی رخ آن دختر چینی
از جنبش او جنبش این پرده نبینی
از تابش آن مه که در افلاک نهان است
صد ماه بدیدی تو در اجزای زمینی
ای برگ پریشان شده در باد مخالف
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۴
هر قطره می لعل که ریزد به زمینی
از جام تو بر خاتم عیش است نگینی
با ظلمت شک سر دهانت نتوان یافت
از نور رخت گر ندمد صبح یقینی
گفتم شدم ایمن ز بلاهای زمانه
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد
چون شاخ گل آنروز که در خانه زینی
آشوب جهانی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد
ایکان ملاحت تو سرا پا همه اینی
ورزرخ همه آنی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد
کز باغ مکافات گل و لاله نچینی
گر خار نشانی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » اشعار ترکیبی » شمارهٔ ۱۰ - مستزاد
تا درد دلی کز تو مرا هست نه بینی
بالله که ندانی
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۶
بازم به جنون زد هوس طرح زمینی
کز نام سخن تازه کنم قطعه نگینی
حیرت به دلم ره نگشاید چه خیال است
بوی نگهی بردهام از آینه بینی
زین ساز ضعیفی به چه آهنگ خروشم
[...]