گنجور

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۴

 

قاصد دلی آزرده تر از آبله دارد

می آید از آن کوی و ز رفتن گله دارد

کس خیمه نیفراخت به سرچشمه حیوان

گاهی گذری خضر برین مرحله دارد

شاید که شود جلوه گر از غیب جمالی

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳۷

 

از گردش افلاک کجا دل گله دارد

این خانه ویران چه غم زلزله دارد

هر چند شکستن پر و بالی است گهر را

یوسف ز دل آزاری اخوان گله دارد

از شکوه همین موج سراپای زبان نیست

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳۸

 

از گرمروان خار مغیلان گله دارد

اینجاست که نشتر خطر از آبله دارد

از درد شکایت دل بی حوصله دارد

این خار ز پیراهن یوسف گله دارد

چون آه مصیبت زده آرام ندارم

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳۰

 

دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد

از حسرت لعلت دل جام آبله دارد

تنها به دلی چشم تو راضی نشد از من

دزدی است که سر در پی این قافله دارد

اسیر شهرستانی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۳

 

آنجاکه خیالت ز تمناگله دارد

اندیشه اگر خون نشود حوصله دارد

چشمم ز هماغوشی مژگان گله دارد

این ساغر حیرت صفت آبله دارد

شمشادقدان را به گلستان خرامت

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۴

 

بی‌یأس دل از هرچه ندارد گله دارد

ناسودن دست تو هزار آبله دارد

محمل‌کش مجنون‌روشان بی ‌سر و پایی‌ست

این قافلهٔ اشک عجب راحله دارد

از عالم نیرنگ املِ هیچِ مپرسید

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۵

 

هرجا نفسی هست ز هستی‌ گله دارد

دیوانه و هشیار همین سلسله دارد

پیچیده به پای طلبم دامن دشتی

کز آبله صد ریگ روان قافله دارد

معذورم اگر طاقت رفتار ندارم

[...]

بیدل دهلوی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۹ - وحدت هندوستانی

 

هر سوی ره عشق تو صد قافله دارد

هر قافله از دوری منزل گله دارد

آزاد شد از کشمکش فکر دو عالم

هر دل که ز زلف تو به پا سلسله دارد

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode