گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۶

 

ای آنکه ترا در تو تویی نیست تصرف

آن به که نگویی تو سخن را ز تصوف

در کوی تصوف به تکلف مگذر هیچ

زیرا که حرامست درین کوی تکلف

در عشوهٔ خویشی تو و این مایه ندانی

[...]

سنایی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۵

 

آنی به اثر داری و شأنی به تصرف

دل ها نشود شیفته کس به تکلف

فکر تو به وحدت برد از گفت مجازم

هرچند که طبعم بگریزد ز تصوف

بر قامت ما کسوت تقصیر بریدند

[...]

نظیری نیشابوری
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۷

 

انسان چه بود شرم و، درین نیست تکلف

رویی که در آن آب حیا نیست بر آن تف!

از مال جهان، خواجه بیچاره چه دارد

در دست تصرف بجز از نام تصرف؟!

پیران زمان جمله مرید خور و خوابند

[...]

واعظ قزوینی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - وله

 

از کنز نهانیست کنون کعبه مشرف

کز اوست عیان سر فاجببت ان اعرف

زین کنز خفی طنز جلی زد بفلک ارض

کش خاک بشد پاک چو افلاک مشرف

ذرات بکرات چو افواج که از حاج

[...]

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode