گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸

 

هر سینه کجا محرم اسرار تو باشد؟

هر دیده کجا لایق دیدار تو باشد؟

مستان دل اغیار چه لازم که درین عهد

هر جای که قلبی است به بازار تو باشد

هر آینه آن دل که قبول تو نیفتد

[...]

سلمان ساوجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸۸

 

یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد

عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد

گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است

آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد

چون برق سبکسیر بود شمع مزارش

[...]

صائب تبریزی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۰

 

ای دل اگر این یار دمی یار تو باشد

شاهنشهی هردو جهان عار تو باشد

یکدل نشنیدیم که مفتون تو نبود

یک سینه ندیدیم که بی خار تو باشد

روزی بشمارد گرت از خیل غلامان

[...]

ملا احمد نراقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱

 

کس را چه تمنا که خریدار تو باشد

کش نیست بهایی که به مقدار تو باشد

جان چبود و تن کیست دریغا که متاعی

در دست ندارم که سزاوار تو باشد

آن طالب صورت خبرش نیست ز معنی

[...]

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode