گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن » شمارهٔ ۲۰

 

چندان که دل من به سفر بیش دَرَست

ره نیست، چو او به جوهر خویش دَرَست

بس وادی سخت و بس ره صعب که ما

کردیم ز پس هنوز و ره پیش دَرَست

عطار
 
 
sunny dark_mode