گنجور

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۴۳

 

پروانه بجان اگرچه آتش گیرد

جز صورت آن خیال او نپذیرد

بر شمع چو عاشقست پروانه به طبع

گرد سر او گردد و پیشتر میرد

عین‌القضات همدانی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲

 

در عرصهٔ ملکی که کمی نپذیرد

با چند هنر کز چو منی نگزیرد

خورشید فراغتم فرو می‌میرد

بوطالب نعمه کو که دستم گیرد

انوری
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۴۷

 

دل را نفسی زمهر تو نگزیرد

جز مهر تو جانم زجهان نپذیرد

من زنده بدان شدم که پیشت میرم

پیشم میراد آنک نه پیشت میرد

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۷۱

 

دل را زرخ خوب تو می نگزیرد

چون زلف تو زان قرار می نپذیرد

از کژ طبعی که مردم دیدۀ تست

از چشم خوشت کناره یی می گیرد

کمال‌الدین اسماعیل
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۸۱

 

شیراز که کس درو هنر نپذیرد

بحریست که ماهیش بخشگی میرد

افتاده بورطه هلاکم زین بحر

یارب برسان کسی که دستم گیرد

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است » برگ هشتم پنج زر سفید

 

ای آنکه سگت آب رخم نپذیرد

در کوی تو صد گدا بحسرت میرد

درویش تورا نیست بجز ناخن دست

چیزی که به پنج تنگه دستش گیرد

اهلی شیرازی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۶ - حمید الدین ناگوری قُدِّسَ سِرُّه

 

آن را که به تهمت معاصی گیرد

هر عذر که گوید همه را بپذیرد

وان را که به دوستی بخواند در پیش

با تیغ بلا سرش ز تن برگیرد

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode