گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷۷

 

آن روز که جان خرقهٔ قالب پوشید

دریای عنایت از کرم میجوشید

سرنای دل از بسکه می لب نوشید

هم بر لب تو مست شد و بخروشید

مولانا
 

میرداماد » دیوان اشراق » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۹

 

زین باده که دل زجام غیرت نوشید

خون درتن من چو باده در خم جوشید

گفتم که به صبر از تو نهان دارم لیک

آتش به گیاه خشک نتوان پوشید

میرداماد
 
 
sunny dark_mode