گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و چهارم: در آنكه مرگ لازم و روی زمین خاك رفتگان است » شمارهٔ ۲۱

 

چون رفت ز جسم جوهر روشن ما

از خار دریغ پر شود گلشن ما

بر ما بروند و هیچ کس نشناسد

تا زیر زمین چه میرود بر تن ما

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶۶ - و له ایضاً

 

چون رفت ز جسم جوهر روشن ما

از خار دریغ پر شود گلشن ما

بر ما بروند و هیچکس نشناسد

تا زیر زمین چه می‌رود بر تن ما

عطار
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

شد درد حواله از ازل بر تن ما

عشاق کنند وام از خرمن ما

بر گردن چون تویی گرانی حیفست

گر درد تو خون ماست بر گردن ما

نظیری نیشابوری
 
 
sunny dark_mode