گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

هر چند که روی لاله بس دلگسلست

در هجر تو چشم من زر و بیش خجلست

سرتاسر عالم ار همه کام دلست

هر چ آن نه غم تو باشد از من بحلست

کمال‌الدین اسماعیل
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷

 

خیزم بروم چو صبر نامحتملست

جان در قدمش کنم که آرام دلست

و اقرار کنم برابر دشمن و دوست

کانکس که مرا بکشت از من بحلست

سعدی
 

سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۱۲

 

این بار نه بانگ چنگ و نای و دهلست

کاین بار شکار شیر و جنگ مغلست

سعدی
 
 
sunny dark_mode