گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۵

 

آن چشم که خون گشت غم او را جفت است

زو خواب طمع مدار کو کی خفته است

پندارد کاین نیز نهایت دارد

ای بیخبر از عشق که این را گفته است

مولانا
 
 
sunny dark_mode