گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳

 

خالت که بر آن عارض مهوش زده‌اند

یارب که چه دلگشا و دلکش زده‌اند

ای بس که در آرزوی رویت خود را

چشم و دل من بر آب و آتش زده‌اند

سلمان ساوجی
 
 
sunny dark_mode